
از ویژگیهای خانواده مهدی باور، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیبها و آفات آخرالزّمانی و جایگزینی 'فرهنگ انتظار' در برابر 'فرهنگ ابتذال' است.
از مهمترین ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانوادههاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است؛1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده میشود؛2 فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ آنها مسرور میشود؛3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد شد؛4 در آن زمان، فتنهها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در آن داخل میشوند."5
*شهوتگرایی و لذّتجویی :
عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج میگردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل میگردد: "همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه میشود، دیگر اهمیّت نمیدهند که آنچه میخورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنهها داخل، به شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج میکنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین میگردد.10 آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان میگردند.11
*بیغیرتی خانوادگی :
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی "قحط غیرت" میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند: "مرد از همسرش انحرافات جنسی را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیّوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند)."12
*زنپرستی :
یکی از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است: "(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند."15
*مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان :
از دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است: "وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند."16
*آشناگریزی و همسایه آزاری:
از آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به شیوههای گوناگون است: "هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند... .17 همسایه به همسایهاش آزار و اذیّت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.18 و همسایه را میبینی که همسایهاش را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند."19
*حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی:
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند: "هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین میشود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و میبینی که زندگی مردم از کمفروشی و تقلّب تأمین میشود.21 در آن زمان ربا شایع میشود، کارها با رشوه انجام مییابد، مقام و ارزش دین تنزّل مینماید و
دنیا در نظر آنها ارزش پید امیکند."22
* منابع:
خانواده و تربیت مهدوی، ص 39 الی 45، آقاتهرانی و حیدری کاشانی.
1. اصول کافی، ج8،
ص41.
2.
همان.
3.
بحار الانوار، ج52، ص259، باب 25.
4.
إلزام الناصب، ص182؛ منتخب الأثر، ص 433.
5.
الملاحم و الفتن، ص 38.
6.
اصول کافی، ج8، ص42.
7.
من لایحضره الفقیه، ج3، ص390، ح4374.
8.
همان.
9.
وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275، ح 21554.
10.
همان.
11.
همان.
12.
إلزام الناصب، ص195.
13.
بشارالاسلام، ص 132.
14.
إلزام الناصب، ص181، یزدی حائری.
15.
اصول کافی، ج 8، ص 38.
16.
جامع الأخبار، ص 106، فصل 62.
17.
بحار الانوار، ج 52، ص 263.
18.
وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275.
19.
اصول کافی، ج 8، ص 40.
20.
وسائل الشّیعه، ج 16، ص 279.
21.
اصول کافی، ج 8، ص 40.
22.
وسائل الشّیعه، ج 15، ص 348.
___________________________________________
بر گرفته از: http://masaf.ir
دقیق بخوانید:
یک شخص گفت: الله اکبر...لااله الاالله...محمد رسول الله
باز گفت: سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم
و بعد گفت: لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
این شخص 70000 هزار نیکی به دست آورد.
این شخص خود شمایید که این اذکار رو گفتید.
* نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) در قیامت :
رسول خدا (ص) فرمودند: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیش تری بر من فرستاده باشد
* محاسبه ثواب صلوات :
رسول
خدا(ص) فرمودند: در معراج، ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد (یعنی یک
میلیون) و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتی هزار هزار بند دارد.
آن ملک گفت: من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و
چند دانه در دریا می بارد. تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را
می دانم، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم. رسول خدا (ص) فرمودند:
چیست؟ عرض کرد :هرگاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات
بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم
* نوشتن صلوات :
رسول خدا (ص) فرموند: هر کس در کتابی یا نوشتهای بر من صلوات بنویسد، تا زمانی که نام من در کتاب هست فرشتگان پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند
* صلوات جهت حاجت :
حضرت
محمد (ص) فرمودند: صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شماست و
خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می کند.
* آمرزش گناهان با صلوات:
حضرت محمد (ص) فرمودند: هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد، بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد، در همان روز یا همان شب
* میزان صلوات در قیامت:
حضرت
محمد (ص) فرمودند: روز قیامت، من پیش میزان اعمال هستم، یعنی که هر کس کفه
سیئاتش (گناهانش) سنگین تر از کفه حسناتش (ثوابهایش) باشد، من صلواتهایی
را که برایم فرستاده می آورم و در کفه حسناتش می گذارم تا آن که کفه
حسناتش سنگین تر گردد.
* دیدن بهشت با صلوات:
حضرت محمد (ص) فرمودند: هر کس هر روز هزار صلوات بر من بفرستد از دنیا نخواهد رفت تا جای خود را در بهشت ببیند
* شرکت ملائکه ها در مجالس صلوات:
حضرت
محمد (ص) فرمودند: کاروانی از فرشتگان به امر پروردگار در جهان حرکت می
کنند و هنگامی که به جلسه ذکر و صلوات می رسند، به یکدیگر می گویند: فرود
آییم. زمانی که پیاده می شوند، اهل جلسه را هنگام دعا با ذکر آمین، یاری
کرده و نیز اهل جلسه را هنگام صلوات کمک و همراهی می کنند و در پایان به
یکدیگر می گویند: خوشا به حال افراد این جلسه که خدا آنان را آمرزید
*خشنودی پیامبر (ص) از صلوات های زیاد:
شخصی
بسیار زاهد و عابد که گوشه گیر بود و در مجالس و محافل حاضر نمی شد، روزی
در مجلس سخنرانی شرکت کرد و موجب تعجب همه شد. علت حضورش را پرسیدند، گفت:
رسول خدا (ص) را در خواب دیدم و به من فرمود: برو به مجلس سخنرانی فلان
واعظ که زیاد بر من صلوات می فرستد و من از او خشنودم
*گم کردن راه بهشت:
رسول خدا (ص) فرمودند: مَن نَسَی الصَلاة عَلیَ اخطَا طَریقَ الجنَةِ
کسی که صلوات بر من را فراموش کند راه بهشت را گم کرده است
* صلوات ناقص، چرا؟ :
رسول
خدا (ص) فرمودند: بر من صلوات ناقص نفرستید، پرسیدند: صلوات ناقص کدام
است؟ رسول خدا (ص) فرمودند: این که بگویید «اللهم صل علی محمد» این نوع
صلوات را صلوات ناقص گویند. صلوات کامل چنین است: «اللهم صل علی محمد و آل
محمد»
* صلوات، هنگام مصاحفه با مسلمانان :
رسول خدا (ص) فرمودند: دو بنده که دوست یکدیگر باشند و برای خدا با هم مسافحه نمایند و بر من صلوات فرستند، پیش از آنکه از هم جدا شوند، خدا گناهان هر دو را می آمرزد
* صلوات با دل و زبان:
یکی از آداب فرستادن صلوات این است که دل با زبان موافقت نماید، به این معنا که از روی غفلت زبان را به گفتن صلوات حرکت ندهد
116
* مانع غیبت:
روزی
یکی از اولیا به حضرت الیاس و حضرت خضر (ع) شکایت کرد که مردم زیاد غیبت
می کنند و غیبت هم از گناهان کبیره است و هر چه آنها را نصحیت می کنم و
آنها را منع از غیبت می کنم، به حرفم اعتنایی نمی کنند و آن عمل قبیح را
ترک نمی کنند. چه کنم؟ حضرت الیاس (ع) فرمود: چاره این کار این است که وقتی
وارد چنین مجلسی و دیدی غیبت می کنند، بگو
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد
پروردگار،
ملکی را بر اهل مجلس موکل می کند که هر وقت کسی خواست غیبت کند آن ملک
جلوی این عمل زشت را می گیرد و نمی گذارد غیبت شود. سپس حضرت خضر (ع)
فرمود: وقتی کسی در وقت بیرون رفتن از مجلس بگوید
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد
حضرت حق ملکی را می فرستد تا نگذارد که اهل آن مجلس غیبت او را کنند
* فریاد رسی صلوات در قبر:
شبلی نقل نموده است: من همسایه ای داشتم که وفات نمود. او را خواب دیدم ،از او پرسیدم: خدا با تو چه کرد؟
گفت:
ای شیخ! هول های بزرگ دیدم، و رنج های عظیم کشیدم. از آن جمله به وقت سوال
منکر و نکیر، زبان من از کار باز ماند. با خود می گفتم :واویلاه، این
عقوبت از کجا به من رسید؟ آخر، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو
فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد،
میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب
بدهم، از آن شخص پرسیدم: تو کیستی –خدا تو را رحمت کند– که من را از این
غصه خلاصی دادی؟
گفت: من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (ص) فرستادی آفریده شده ام، و مامورم در هر وقت و هر جا که در مانی به فریاد تو رسم
* نجات عبور از صراط:
رسول
خدا (ص) فرمودند: شب گذشته، عجیب خوابی دیدم. مردی از امت خود را دیدم که
از صراط می گذشت و هر لحظه می لرزید، و در هر قدم می لغزید. پس دیدم صلواتی
که بر من فرستاده بود، آمد و دست او را گرفت، و به سلامت او را از صراط
گذرانید
* نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) در قیامت :
رسول خدا (ص) فرمودند: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیش تری بر من فرستاده باشد
* واجب شدن شفاعت :
رسول
خدا (ص) در وصیت خود به امیر مومنان علی (ع) فرمود: یا علی !هر کس بر من،
هر روز و هر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب می شود؛ اگر چه گناهانش از
گناهان بزرگ باشد
* رفع عطش قیامت :
خدا وحی
کرد به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام: ای موسی! دوست داری که
عطش قیامت تو را در نیابد و در مواقف آن روز تشنه نباشی؟ عرض کرد: بلی ای
پروردگار جهانیان. خطاب رسید: امروز در دنیا بر حبیب من صلوات فرست تا فردا از تشنگی قیامت ایمن باشی.
